جدول جو
جدول جو

معنی گران خاطر - جستجوی لغت در جدول جو

گران خاطر
آزرده دل، دلتنگ
تصویری از گران خاطر
تصویر گران خاطر
فرهنگ فارسی عمید
گران خاطر
(گِ طِ)
آزرده دل و رنجیده خاطر. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
گران خاطر
آزرده دل دلتنگ آزرده دل مکدر دلتنگ
تصویری از گران خاطر
تصویر گران خاطر
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گران خوار
تصویر گران خوار
بسیار خورنده، پرخور، ویژگی چیزی که خوردن یا نوشیدن آن ناگوار و دشوار باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گران بار
تصویر گران بار
انسان یا حیوانی که بار سنگین بر پشت داشته باشد، درخت پرمیوه، کنایه از شخص بردبار، زن آبستن
فرهنگ فارسی عمید
(نِ گَ طِ)
آشفته خاطر. مضطرب. پریشان: اصحاب نگران خاطر شدند. (انیس الطالبین ص 203). صاحب منزل از آن حال نگران خاطر شد. (انیس الطالبین ص 167). من قوی نگران خاطر شدم از جهت گریختن غلام. (انیس الطالبین ص 92)
لغت نامه دهخدا
(مِ طِ)
مایۀ سکون خاطر
لغت نامه دهخدا
(زِ خوَرْ / خُرْ دَ)
رنجیدن خاطر. (غیاث). آزرده شدن. آزردگی. رجوع به گرفته خاطر شود
لغت نامه دهخدا
(گَ)
مردم خورنده و بسیارخوارو شکم پرست. (برهان). پرخور. سخت پرخور:
آن سبک روح همچو روح برفت
وین گران خوار همچو ریگ بماند.
(لباب الالباب جزء اول ص 180)
لغت نامه دهخدا
تصویری از گران خاطری
تصویر گران خاطری
آزرده دلی تکدر دلتنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آرام خاطر
تصویر آرام خاطر
مایه سکون خاطر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برای خاطر
تصویر برای خاطر
ازبهر دل گفت ازبهر دل من و جوانمردی کن
فرهنگ لغت هوشیار
بسیار خورنده پرخور شکم پرست: آن سبک روح همچو روح برفت وین گران خوار همچو ریگ بماند. (مجد الدین محمد بن عدنان)
فرهنگ لغت هوشیار